اقتصاد غرب

اندیشه اقتصادی ارسطو

در یونان باستان مسئله اقتصاد بعنوان یک حرفه و فن فرعی در جامعه تلقی می‌شده است در واقع اقتصاد بخشی از علم تدبیر منزل است که در کنار دیگر علوم و حرفه‌ها باید به آن پرداخته شود به عبارت دیگر خانواده نقش پررنگی در اقتصاد جامعه ایفا می‌کرد. در این مقاله به بررسی جایگاه اقتصاد در اندیشه ارسطو خواهیم پرداخت.

ارسطو نگاه‌های اقتصادی خود را در دو کتاب «سیاست» و «اخلاق نیکوماخوس» بیان کرده‌است. او در بخش اول کتاب سیاست بیان می‌کند که خانواده اولین نهاد اجتماعی است که از رابطه زن و شوهر تشکیل می‌شود. از اجتماع چند خانواده در یک مکان، روستاها بوجود می‌آیند و اولین دولت‌-شهرها از اجتماع چندین روستا شکل می‌گیرد.

یونان

جایگاه رئیس خانواده

از سوی دیگر ارسطو بیان می‌کند همانطور که برای یک دولت-شهر شاهانی داشتند، و همانطور که برای یک روستا، فرماندار تعیین می‌شد؛ در نهاد خانواده نیز باید یک نفر بعنوان رئیس و ارباب در خانواده باشد(که معمولا مردها این وظیفه را برعهده دارند).

سپس ارسطو نظام خانواده را به سه جزء تقسیم می‌کند. جزء اول را رابطه خدایگان و بنده می‌نامد که در آن روابط سرپرست خانواده (یا همان پدر) با بردگان بررسی می‌شود. جزء دوم رابطه زناشویی بین زوجین یا بین پدر و مادر هست. و جزء سوم رابطه پدر با فرزندان خود می‌باشد. ارسطو تعاملات درون خانواده را به این سه بخش تقسیم می‌کند و نام آن را «تدبیر منزل» می‌گذارد.

اقتصاد، فن کسب ثروت

ارسطو یک عنصر دیگری را نیز برای خانوار بیان می‌کند و آن مسئله اقتصاد و فن کسب ثروت است. او بیان می‌کند که فن کسب مال جزئی از فن تدبیر منزل است زیرا بدون تامین ضروریات هیچ‌کس نمی‌تواند خوب زندگی کند یا درواقع اساساً نمی‌تواند زندگی کند.

اما ارسطو صراحتاً بیان می‌کند که فن کسب مال و ثروت‌اندوزی هدف اصلی زندگی نیست. او بیان می‌کند که کسب مال به‌عنوان ابزاری مطرح می‌شود برای امرار معاش رفع نیازهای ضروری زندگی تا با حل نیازهای اولیه انسان، اعضای خانواده به مسائل متعالی‌تر بپردازد.

در ادامه ارسطو دو نوع فن کسب ثروت را بیان می‌کند: نوع اول کسب مال برای رفع نیازهای روزانه و امرار معاش است و نوع دوم کسب مال برای ثروت‌اندوزی و انباشت دارایی هاست.

او بیان می‌کند که وظیفه اصلی و ماموریت اصلی پادشاه، فرماندار و رییس خانواده ثروت‌اندوزی نیست و آن‌ها باید به‌دنبال رفع همه نیازهای انسان و ایجاد عدالت در جامعه باشند. درواقع هر کس باید به میزانی که نیاز دارد، درآمد کسب کند. ارسطو معتقد است که مال‌اندوزی بیش‌ازحد موجب از دست رفتن قدرت‌های جسمی و روحی انسان شده و در واقع انسان را به یک نگهبان ِمال و ثروت تبدیل می‌کند.

انواع مشاغل

او در ادامه با تقسیم‌بندی مشاغل، شغل‌هایی که از طریق آن می‌توان امرار معاش کرد را عنوان می‌کند. 1. شناخت چهارپایان و پرورش آنها، 2. فعالیت‌های کشاورزی و میوه‌پروری 3. تجارت و دادوستد(که شامل سه نوع کار می‌شود: نقل و انتقال کالا، ربا و کار مزدوری)؛ از جمله شغل‌هایی است که می‌توان برای امرار معاش این فعالیت‌ها را انجام داد.

اقتصاد و مسئله عدالت

ارسطو در کتاب اخلاق نیکوماخوس به مسئله عدالت می‌پردازد و عدالت را به دو بخش توزیعی و اصلاحی تقسیم می‌کند و در عدالت توزیعی هدف مبادله عادلانه کالاها با یکدیگر می‌باشد و بهترین ابزار برای سنجش ارزش کالاها در جامعه پولی است که بعنوان معیار ارزش‌گذاری کالاها معین شود و همه از آن استفاده کنند. در واقع پول بعنوان واسطه مبادله بین کالاها در جامعه استفاده می‌شود. همچنین زمانی که نیازمند ذخیره‌سازی ارزش کالای تولیدی خود باشیم، پول بهترین ابزار برای این ذخیره‌سازی است.

منبع
سیاست، ارسطو، ترجمه محمدحسن لطفیاخلاق نیکوماخوس، ارسطو، ترجمه محمدحسن لطفیتاریخ اندیشه‌ی اقتصادی، وارن سیموئلز، ترجمه محمدحسین وقار
مشاهده بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا