
کلمه “پول” در زبان فارسی به معنای قطعه فلزی از طلا یا نقره یا مس که توسط دولت ضرب شده است (فرهنگ فارسی عمید). معادل انگلیسی آن «money» است که معنای ثروت و سرمایه هم میدهد. معادل عربی آن نیز «فُلُوس» نامیده میشود.
تعریف پول
در علم اقتصاد پول وسیلهای برای مبادلات اقتصادی است که باید 5 ویژگی داشته باشد: اول اینکه این پول باید مورد قبول اکثر مردم باشد و آن را به عنوان مبنای مبادلات خود بپذیرند. دوم اینکه پول باید دوام داشته باشد و به راحتی از بین نرفته و فرسوده نشود. ویژگی سوم ثبات ارزش آن است یعنی ارزش این پول نباید با تغییرات مختلف اجتماعی و سیاسی و اقتصادی، کم یا زیاد شود. چهارمین ویژگی استفاده آسان از آن و قابل تقسیم شدن به قسمتهای کوچک و بزرگ میباشد. و پنجمین ویژگی پول، تولید محدود آن است. یعنی نباید پول به گونهای باشد که افراد یا دولتها به راحتی خلق پول کنند و ارزش آن را کم یا زیاد کنند.

دوره کالا و طلا
طی قرنهای متمادی پول کالایی بود که افراد با یکدیگر مبادله میکردند و در واقع ارزش هر کالا با یک کالای معیار سنجیده میشد. در کشورهای مختلف گندم، نمک، پوست حیوانات و مواردی مانند این معیار ارزشگذاری کالاها بود. یکی از کالاهایی که به عنوان واسطه مبادلات در بسیاری از کشورها رواج یافت، طلا یا نقره بود. اما با آمدن اولین بانکها، مبادله کالا به کالا از رونق افتاد.
اولین بانک نوین به نام «بنکودی ریالتو» در سال 1587 میلادی در ونیز ایتالیا ایجاد شد که طلا و نقره را از مردم به امانت میگرفتند و در ازای آن رسید میدادند. این رسیدها که اولین اسکناسها بود، مبنای خرید و فروش قرار گرفت و پشتوانه این اسکناسها هم طلاهای موجود نزد بانکها بود. (پیش از این بنکوهایی در قرن 12 و 13 در ونیز وجود داشت)
این تلقی از پول و اسکناس، دو ویژگی عمده داشت: از طرفی حملونقل این رسیدها برای مردم راحتتر بود و امنیت آنها نسبت به نگهداشتن طلا و نقره بیشتر بود. بانکها هم به دلیل حفظ و نگهداری طلا پشتوانه اعتباری محکمی برای رسیدها بودند. از طرف دیگر بانکها میتوانستند این انباشت ثروت را در راستای افزایش تولید جامعه و ارتقای اقتصادی کشور به کار ببرند.
پول قراردادی
به مرور این نگاه به پول به حاشیه رانده شد و به جای آن پول قراردادی مطرح شد. در این نگاه پول یک مطالبه، اعتبار یا وعده پرداخت است که به وسیله ارتباطات اجتماعی ایجاد شده و دیگر پشتوانه آن طلا موجود نزد بانکها نبود بلکه تولید ناخالص ملی(GDP) پشتوانه پول شد.
پول قراردادی دو مزیت داشت: ویژگی اول این بود که دولتها نمیتوانستند بدون پشتوانهی رشد اقتصادی، خلق پول کنند و از این طریق هزینههای خود را تامین کنند.
ویژگی دوم این بود که براساس میزان افزایش یا کاهش رشد تولید ناخالص ملی، ارزش پول ملی نیز افزایش یا کاهش پیدا میکرد و همین مسئله موجب انگیزه دولتها میشد تا با افزایش GDP موجب افزایش پول ملی و قدرت خرید مردم شوند.
اعتبار محض
اگرچه نگاه به پول قراردادی هنوز در برخی کشورها در حال اجراست(مثل کشور چین) اما دولتها به علت تامین هزینههای نظامی و تامین کسری بودجه، به دنبال راحتترین راه برای کسب درآمد بودند و راهحل را در استفاده از انتشار پول اضافی بهصورت اسکناس بدون تضمین پرداخت طلا و نقره دیدند.
به همین خاطر «پول اعتباری» یا اعتبار محض مطرح شد و ابتدا در آمریکا و سپس در برخی کشورها؛ پول اعتباری جایگزین پول قراردادی و پول با پشتوانه طلا شد. شاید اگر بخواهیم بهتر به مسئله توجه کنیم، بهجز چند رقم اعتباری در بانک مرکزی، دیگر پشتوانهای برای پول وجود ندارد.
پول اعتباری محض اگرچه منافعی برای دولتها و سرمایهداران داشت ولی مشکلات فراوانی برای مردم، به خصوص قشرهای متوسط و پایین جامعه داشت. پول اعتباری به دولت کمک میکرد هر زمان که دچار کسری بودجه شد، با درخواست از بانک مرکزی خلق پول کرده و کسری خود را جبران کند. اما روی دیگر سکهء خلق پول؛ افزایش نقدینگی و ایجاد تورم در جامعه بود. این تورم باعث کاهش قدرت خرید مردم و سپس کاهش ارزش پول ملی شود.
یک نظر